وب نوشته های من

می نویسم برای ثبت لحظه های زشت و زیبایم...دوست داشتی بخون !

وب نوشته های من

می نویسم برای ثبت لحظه های زشت و زیبایم...دوست داشتی بخون !

حسرت !

- کار من شده است حسرت لحظه های رفته ! لحظه هایی که دیگر باز نخواهند گشت ...

- نمی دانم چه سری در خاطرات گذشته است که هر گاه چه خوش و چه ناخوشش را مرور می کنم آه از نهادم بر می خیزد !

- شمارش معکوس شروع شده است ! سعی میکنم آرام بشمارم تا آرام بگذرد ...

- چشمانم از دیدن مداوم بنفش خسته شده است ! روحم رنگ بنفش به خود گرفته !!

- دیگر هیچ برایم مهم نیست ... می خواهم لحظات را لاقید بگذرانم !!

- چه می شنوم از گوشه و کنار ؟! صدای ساز و دهل را از خانه ی دلش ! و خانه ی دلم را به آتش عزا می کشاند !!

...

سیاوش قمیشی گوش می دم !

یهو یکی از آهنگاش ... !

هجوم خاطرات ... !

هم زمان به طور اتفاقی دیدن چند تا عکس ...

آخخخخ .......

آخخخخ ..........

و داغون می شم ...



پ.ن : خیلی وقت می گذره از اون زمانی که این آهنگ زنگ خور موبایلم بود و دیوونم می کرد ...

پ.ن 2 : دو دلی !

پ.ن 3 : دارم دیوونه میشم ! می تونی بفهمی ؟؟؟؟!!!!!!!

هر کسی کاو دور ماند از اصل خویش باز جوید روزگار وصل خویش !

دلم تنگ شده بود برای اینجا ...

چه خاطراتی که از اینجا ندارم ...

هوس نوشتن هم کردم گفتم بیام اینجا رو هم یه آب و جارویی کنم .

اون یکی وبلاگم که فعلا لج کرده باهام و باز نمیشه !!

البته فقط برای خودم باز نمیشه !!

که دقیقا دلیل بر لج کردنشه !

با هر کلمه که تایپ می کنم خاطراتی که اینجا داشتم یکی یکی جلو چشمام رژه می رن !!

عمر داره مثل برق و باد می گذره ...

نمی دونم قراره آینده چی بشه !

نمی دونم اونی میشه که من می خوام یا نه !

فقط باید صبر کنم !

همون چیزی که توی این چند وقت هر دفعه به قرآن پناه بردم بهم تذکر داده شده !

باشه !

صبر میکنم .

صبر میکنم ببینم تا کی باید صبر کنم !!

از قدیم گفتن گر صبر کنی ز غوره حلوا سازی !

ببینیم این حلوای ما کی قراره ساخته بشه !

آیا قراره با حلوای ختمم یکی بشه ؟!

نمی دونم ! شاید بشه !