وب نوشته های من

می نویسم برای ثبت لحظه های زشت و زیبایم...دوست داشتی بخون !

وب نوشته های من

می نویسم برای ثبت لحظه های زشت و زیبایم...دوست داشتی بخون !

... + حج نامه قسمت ششم !

دیدین ؟ باز هم تنبل شدم !!!

- خانومه تهرانیه داشت برام توضیح میداد که روضه چیه و چه اعمالی رو باید اونجا انجام داد . هر چی بیشتر می گفت شاخ من بیشتر می زد بیرون ! به ما در مورد هیچ کدوم از اون چیزا نگفته بودن ! در حدی که من نمی دونستم تو روضه رضوان چه خبره !!!

گفت که روضه ی رضوان به فاصله ی بین زری پیغمبر تا منبر ایشون می گن و گفت که این قسمت رو با فرش سبز پوشوندن که متوجه بشین . باز هم گفت که می گن روضه ی رضوان قسمتی از بهشته ! و احتمال میدن که حضرت فاطمه (س) رو اونجا دفن کرده باشن ...

گفت که باید پشت ستون توبه و مقام جبرئیل نماز بخونیم . اسم چند تا ستون دیگه هم گفت !

خلاصه بین حرفامون بودیم که یهو دیدیم جمعیت بلند شدن و دارن به یه سمت حمله می کنن ! ما هم برای این که له نشیم بلند شدیم ! تازه متوجه شدیم اون دری که ما انتظار داشتیم باز کنن رو باز نکردن و یه در دیگه که خیلی هم با ما فاصله داشت رو باز کردن . جمعیت به شدت می دویدن که بتونن زودتر از در رد بشن ! با این عجله ای که جمعیت داشتن من باز هم فکر کردم که روضه رضوان پشت همون نرده هاست !!

منم با جمعیت شروع به حرکت کردم ...از در که رد شدم دیدم هیچ خبری نیست ! با پرده یه راهرو تو قسمت مردا ساخته بودن که بتونیم از اونجا رد بشیم . هر چی می رفتم خبری نبود که نبود ... دیگه داشتم نا امید می شدم و فکر می کردم که اشتباه اومدم ...

ولی راه برگشتی هم نبود ... رفتیم تا بالاخره رسیدیم به یه جایی که همه نشسته بودن . بچه های گروه رو دیدم . یه کم خوشحال شدم و امیدوار از این که اشتباه نیومدم !! رفتم پیش گروه نشستم . بچه ها داشتن می پرسیدن پس گنبد سبز کجاست ؟! خانومه معینه گفت تقریبا بالای سرتونه ! بهش نزدیک بودیم ... خیلی نزدیک ... ولی نمی تونستیم ببینیمش ... سرک کشیدن ها و گردن کشیدن ها هم هیچ فایده ای نداشت ...

یه لحظه سرمو بلند کردم و یه دیوار سبز و طلایی خیلی زیبا روبروم یکم دورتر دیدم . می ترسیدم نگاه کنم ! نمی خواستم باور کنم فاصلم اینقدر با ضریح پیغمبر کمه !!! نمی دونم چرا ولی از نگاه کردن بهش شرم داشتم ... خودمو قابل نمی دونستم که اونجا باشم ... سرمو انداختم پایین . ولی نتونستم نگاه هم نکنم ! از معینه پرسیدم خودشه ؟! نگاه کرد گفت آره ! خودشه ! خودشه ! بچه ها نگاه کنید ! دیگه واقعا سعی می کردم که بهش نگاه نکنم !

خانم معینه گفت سعی کنین زیاد به دیوار ضریح دست نزنین چون به غیر از آرامگاه پیغمبر آرامگاه چند تا از خلیفه های سنی ها هم هست ! فکر کنم عمر و ابوبکر بود !

عده ای از جمعیت از جاشون بلند شدن و حرکت کردن ! مامورای عرب (زن بودن !) ما رو راهنمایی کردن به محوطه ی کناری که سر باز بود و سقفش یه چتر های خیلی بزرگ بود که اون موقع از روز بازشون کرده بودن !

بچه ها دوباره پرسیدن خانوم پس گنبد سبز کو ؟! من ناخداگاه برگشتم و پشت سرم و نگاه کردم و از بین شکافای چتر سبزیه خیره کننده و آرامش بخششو دیدم ! رنگش اونقدر قشنگ و شفاف بود که انگار همین الان کار رنگ آمیزیش تموم شده ! فقط همین یه تیکه ی کوچیک ! اولین نگاهم به گنبد سبز همین قدر ناچیز بود ... ولی خیلی نزدیک !

مامورا با ایرانی ها خیلی بد برخورد می کردن !!! تمام حواسشون هم فقط به ما بود ! مدام می گفتن ایرانی بشین ! حاجیه خانوم بشین ! به هیچ کشور دیگه کاری نداشتن و با کمال احترام با اونا برخورد می کردن ! نمی دونم لجشون با ایرانیا چی بود !

البته یه جورایی هم حق داشتن ! چون تمام کشورا به حرفشون گوش می کردن و منظم و مرتب و سر حوصله با نظم حرکت می کردن ! اما ایرانی ها واقعا عذر می خوام ولی مثل وحشی ها بودن ! باز هم عذر می خوام ولی ترکا خیلی بد رفتار می کردن !!! اونجا بعضی موقع ها واقعا خجالت می کشیدم از رفتار ایرانی ها ... چرا باید این کارا رو بکینم ؟!!

ادامه دارد ...


ب.ن : روز یکشنبه افطاری خانه ی وبلاگ نویسان بوشهر بود ... من و خواهرم هم رفتیم . خیلی خوش گذشت ... واقعا که بچه ها زحمت کشیده بودن ... من خودم شخصا شاهد بعضی از تلاش ها و تشنج اعصاب ها و فشار هایی که مدیر خانه به گلوی مبارک میاوردن بودم ... ! جا داره که قدر تلاش های همه ی بچه ها برای تدارک این مراسم رو بدونیم و از همشون تشکر کنیم ...

پ.ن : جای اونایی هم که نیومدن واقعا خالی بود ...

پ.ن : خیلی هایی که مشتاق دیدارشون بودیم رو از نزدیک دیدیم ولی متاسفانه سعادت دیدن بعضی های دیگه رو نداشتیم ... به امید این که دفعه ی بعد همه باشن ...

پ.ن : این پست غلط املایی زیاد داره ... دیگه به بزرگی خودتون ببخشین ... خیلی خواب آلود بودم نفهمیدم چی نوشتم :دی

نظرات 26 + ارسال نظر
هوای شرجی چهارشنبه 18 مهر 1386 ساعت 14:29 http://sadegh.bushehr.ws

ما که سعادت دیدن خیلیا رو نداشتیم!!!

فیلسوف تنهایی چهارشنبه 18 مهر 1386 ساعت 14:39 http://3mdadi.blogfa.com

سلام دوست عزیز
تبریک میگم از بابت وبلاگت
انگاری وقت زیادی برای بلاگت می ذاری
خوشحال میشم که بهم سر بزنی
اگه با تبادل لینک موافق بودی خبرم کن چون می خوام همیشه وبت و داشته باشم و بخونم
به امید دیدار

محمد پای بست چهارشنبه 18 مهر 1386 ساعت 15:02 http://www.paybast.parsiblog.com

سلام. ضمن آرزوی قبولی طاعات و عبادات شما، چه سعادتی که توانستید خاطرات حجتون رو بنویسید من که نتونستم. خیلی خوشحال می شم با مشاهده مطلب (!!خدا یادش بخیر!!) کلبه این حقیر را هم نورانی بفرمائید.

محمد چهارشنبه 18 مهر 1386 ساعت 16:28 http://mohammad.gashmardi.com

فیلم نامه مینویسی :دی !

آیلین چهارشنبه 18 مهر 1386 ساعت 16:48 http://www.ashkvalabkhand.blogfa.com

با کیف جدیدت رفتی مدرسه؟:دی

طارمه چهارشنبه 18 مهر 1386 ساعت 17:11 http://hossein.bushehr.ws

البته حق داشتند که چیزی بهتون نگویند. به چند علت.
اول اینکه به هیچ کاروانی توضیح نمی دهند و بعد برای اونها برنامه آشنایی با مسجد النبی و مسجد الحرام میذارن تا شرکت کنند و بفهمند.
دوم اینکه از اونجاییکه بیشتر آقایون اونجا حضور دارند و احتمال نمیدن که خانومها بروند.
سوم اینکه عمره شما دانش آموزی بوده و خیلی از سطح عمره های عادی پایین تره.
....
همیشه نزدیک ساعت 7 صبح و بعد از نماز ظهر مردها رو گاها حتا با باطوم بیرون می کردن که حاجی خلاص و خلاص...بعد پرده میزدن و خانومها می اومدن.
احتمالا توی دو یا سه قسمت بعدی من به نماز خوندن توی روضه و جا گیر اومدن برای خودم خواهم نوشت. هنوز هم دلم می خواد تکرار بشه.

فرزاد چهارشنبه 18 مهر 1386 ساعت 19:16 http://farzadda.com

هر پست جدید با یک قالب جدید !
من منتظر هفتمیش هستم

آتشی چهارشنبه 18 مهر 1386 ساعت 20:45

فلکناز آتشی
مدیر مسئول هفته نامه دلیران تنگستان
مشاور استاندار
معاونت دانشجویی دانشگاه آزاد اسلامی واحد بوشهر
www.falaknazatashi.blogfa.com

تنها چهارشنبه 18 مهر 1386 ساعت 22:08 http://boghzekhiss.blogfa.com

چقدر جای تآسف داره که ما ایرانی ها نباید حتی داخل یه کشور اسلامی و با ملت مسلمون هم حرمت داشته باشیم...راست میگی...واقعآ از ماست که برماست...
نرگس عزیزم دوست داشتم بیام مهمانی خانه ی وبلاگ نویسان اما خُب قابل نبودم دیگه...مشتاق دیدن همه دوستان خوب همشهریم هستم و امیدوارم در دفعات بعد این سعادت نصیبم بشه...خوشحالم که بهت خوش گذشته ...همیشه خوش باشی گُلم.

دانشجوی بدبخت چهارشنبه 18 مهر 1386 ساعت 22:37 http://www.daneshjoye-badbakht.blogfa.com/

سلام نرگس جون خوبی؟ ای بابا منم بعضی اوقات از بعضی کارای هم وطنام خجالت می کشم نمی دونم چرا بعضیا هر جا می رن وحشسی بازی در میارن

از اینکه تونستمم از نزدیک ببینمتون خیلی خوشحال شدمیX:

Nazanin چهارشنبه 18 مهر 1386 ساعت 23:57 http://nazaninetanhaa.persianblog.ir

VAY

وبلاگ هوای تازه پنج‌شنبه 19 مهر 1386 ساعت 00:58

سلام ... از وبلاگ هوای تازه هستم ... فیلم هالوین لینکش سالم است می بایست با فلاش گت دانلود کنید ... الان امتحان کردم سالم بود ... نرم افزار فلاش گت رو همونجا گذاشتم ...

شاذه پنج‌شنبه 19 مهر 1386 ساعت 05:06 http://shazze.blogsky.com

خدایا به حق این شبای عزیز زیارت بیت الله الحرام رو نصیب همه ی مشتاقان بکن. آمین

داش سعید پنج‌شنبه 19 مهر 1386 ساعت 05:37 http://http//:saeed.bushehr.ws

سلام /. از هدیه تون ننوشتید ؟ ... من هم خیلی خوشحال شدم که بعضی از بچه های معتقد و آسمونی رو دیدم /.... داش سعید تون آپ شد .

معصوم پنج‌شنبه 19 مهر 1386 ساعت 08:05 http://www.mesom.blogfa.com

سلام
برام خیلی جالب بود حال و هوای عربستان کارهای که دیدین.
این ایرانی ها همه جا محروم هستن حالا دلیل اصلی اون چیه ؟
الله اعلم !
به ماهم سر بزن خوشحال میشم

طارمه پنج‌شنبه 19 مهر 1386 ساعت 10:23 http://hossein.bushehr.ws

پیام های دوستان رو که خوندم؛ لازم دونستم نکته ای رو در مورد روضة النبی بگم. البته فکر نکنم همه دوستان دوباره بیان و بخونن.
هیچ شکی وجود نداره که روضة النبی تکه ای از بهشت است. اینقدر این مسئله قوی است که نه سنی و نه شیعه و نه حتی این وهابی ها نمی تونن انکارش کنند.
شاید هم بعضی ها بگویند که تکه ای از زمین چطور میتونه تکه ای از بهشت باشه؟
لازمه که این دوستان مطالعاتی رو درباره خاک، آب و کلا بعضی از خلقت ها واصلا کل خلقت انجام بدهند. وقتی یک محقق ژاپنی با خواندن سرود، دعا، اظهار محبت و ... دیده که مولکول های آب به زیباترین حالت خود در می آیند یا وقتی قرآن در کنار آب خوانده می شود؛ به زیباترین حالت ممکنه خود می رسد؛ چرا خاک یا یک تکه زمین نتواند تکه ای از بهشت باشد؟
وقتی خاک نخلستان هایی که حضرت علی (ع) در آنها کار کرده؛ کماکان بهترین خاک موجود در مدینه برای کشت و زرع است و یا حتی چاه آب هایی که 1400 سال پیش حضرت علی به دست مبارک خودشان حفر کرده اند و هنوز آب مدینه از آنها تامین می شود و عجیب تر اینکه هر چاهی به دست بشر عادی در مدینه زده شده است؛ شور بوده است؛ بهشت بودن روضة النبی را می شود انکار کرد با آن همه روایت؟
موارد عجیب بسیار است.حجرالاسود هم که نمونه بارزی است که در طی این همه سال کماکان حفظ شده است.

پس من نوعی با فهمیدن این موضوع ها و بسیاری از مطالب دیگر باید به این خلق خدا حق بدهم که اینطوری وحشیانه بدوند .جایی که خود عربها برای 2 رکعت نماز خوندن در آن التماس ایرانی جماعت هم می کنند!!!
منم این صحنه رو دیده ام.حالا در خاطرات خودم توضیح خواهم داد.
بذارید مثل این فیلم های ایرانی هی کشش بدم تا هیجانی تر بشه :)

نوید پنج‌شنبه 19 مهر 1386 ساعت 12:41 http://Mehrpooya.Ir

سلام خوبی ؟ کیف نو مبارک !! واقعا من این همه دستم خیره ؟ دی !!!! تو عمری اومدی از من غلط املایی گرفتی حالا خودت .. واقعا که !! :پی .
به روزم .

عماد پنج‌شنبه 19 مهر 1386 ساعت 13:43 http://emadd.com

تابلو ه که در مورد مانیتور زدم زیرش گیر هم نده !! ... فیتی‌ هم خوبه . یه دو سه روزی هست که من و حاج خانوم رفتیم توکار تربیت جدی ! با حوله میگیریمش و نازش میکنیم . پراش هم چیدیم آخه هر روز صبح میره بالای لوستر اتاق و تیکه تیکه کریستالاش رو میکند ! ... امروز صبح هم حمومش دادیم تر و تمیز شده !! ... حرف نمیزنه لا مصب

مجتبی پنج‌شنبه 19 مهر 1386 ساعت 18:09 http://weblog.pws.ir

سلام
کیف نو مبارک گرچه همه میدونن حق من بود :ی
پس سریعا به نوید پس بدید تا به من برگردونه :ی
شب و رووز خوش

پهلوزاده جمعه 20 مهر 1386 ساعت 00:10 http://ahamidp.ir

سلام.
ظاهرا افطاری چسبیده ؟ :)

چیزی نمونده بود که از اهواز وردارم و بیام که خودمو به افزاری برسونم :)
موفق باشید

مصطفی جمعه 20 مهر 1386 ساعت 03:08 http://aeita.blogfa.com

یه شب مهتاب...
ماه میاد تو خواب...
منو می بره... اونجا که شباش...

review2 جمعه 20 مهر 1386 ساعت 05:13 http://review2.blogfa.com

کیف جدیدت مبارک :) ... داستان این کیف چیه؟

طارمه جمعه 20 مهر 1386 ساعت 10:01 http://hossein.bushehr.ws

4 نور: امام حسن، امام سجاد، امام محمد باقر و امام جعفر صادق(ع)
همگی ابتدای بقیع، سمت راست و در کنار یکدیگر هستند.البته جز سنگ هیچ نشانی نباشد!

سلام نرگس جان منم آپم تونستی سر بزنیX:

داش سعید جمعه 20 مهر 1386 ساعت 16:25 http://saeed.bushehr.ws

پس کو لینک وب من /. /. ؟

نازی جمعه 20 مهر 1386 ساعت 22:13 http://nazaninetanhaa.persianblog.ir

سلام آبجی نرگس*:
عیدت مبارک باشه حاج خانومP:
نماز و روزه هات قبول آبجی ِ نازنینم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد