وب نوشته های من

می نویسم برای ثبت لحظه های زشت و زیبایم...دوست داشتی بخون !

وب نوشته های من

می نویسم برای ثبت لحظه های زشت و زیبایم...دوست داشتی بخون !

ادبیات . کنسرت !

 

از کجا شروع کنم؟

اول از امتحان ادبیاتم بگم یا کنسرت استــــــاد کیــــوان سـاکــــت ؟!

اول از کنسرت می گم چون قبل از امتحانم بود و روی امتحانم تاثیر گذاشت !

من روز جمعه مثلا ساعت ۷ موبایلمو گذاشتم رو زنگ که بیدار شم درس بخونم ! موبایل بیچاره هم زنگ زد ولی من خفش کردم و گرفتم خوابیدم ! تا بیدار شدم شد ساعت ۸:۳۰ و تا صبحونه خوردم و کتاب دست گرفتم شد ساعت نه !  مامانم هم که بیدار شد باز برام صبحونه آورد و خلاصه تا شروع کردم ساعت ۱۰ شد . بعدش مثل بچه های خوب مشغول شدم که صدام مزاحم بعضی ها شد و موقعی که تازه رو دور افتاده بودم تو ذوقم خورد و بلند شدم رفتم تو اتاق خودم.و تا از شوک تو ذهنی که خورده بودم در اومدم یک ساعت گذشت.خلاصه قرار بود طرفای ساعت ۶ - ۶:۳۰ بریم کنسرت و من وقتی ساعت ۶ شد تازه ۵ تا درس از ۲۵ تا خونده بودم ! اما مثل بی خیال های بی عار بلند شدم لباس عوض کردم و رفتم! چشتون روز بد نبینه ! وقتی رسیدیم اونجا دیدیم جا برای سوزن انداختن هم نیست چه برسه برای نشستن ما !!! یکی از دوستان (دوست من و شما) رو هم اونجا دیدم . اون بنده خدا هم جا گیرش نیومده بود . ما و همراهامون همینجور سر پا ایستاده بودیم. اینا اومده بودن برای دو شب برنامه یه بلیط فروخته بودن به خاطر همین هم هرکی هروقت دلش خواست اومد و اینجوری شد ! بالاخره بعد از گذشت نیم ساعت یک ساعتی برنامه شروع شد . بقیه جا گیرشون اومد اما من و خواهرام تقریبا تا آخرای مراسم سر پا بودیم. دو اجرای اخری رو دیگه از رو صندلی شاهد بودیم. از تک نوازی اولی اصلا خوشم نیومد. به نظرم میومد که ریتم از دستش در می ره .در ضمن جناب استاد به نظرم خیلی آدم خود خواه و خود پسندی اومد. چون هی برای خودش تشویق می تراشید . دو دقیقه می زد بعد بلند می شد و به ملت اشاره می کرد که دست بزنن !!!!

بعد از تک نوازی پیانو هم اومد رو کار . چند تا اجرای اولیشون کسل کننده و مسخره بود اما آخراش دیگه تقریبا با شور میزدن و خوب شد. ولی از آخرین کارش خیلی خوشم اومد. همه با افتخار به احترام سرزمین دوست داشتنی و عزیزشون بلند شدن و همراه با استاد ساکت و اون آقایی که پیانو میزد سرود ای ایران ای مرز پر گهر رو می خوندن. (استاد می نواخت و ملت می خوندن !)

اون موقع دلم خواست که ای کاش ایران یه چیزی بود که میشد بغلش کنی و من محکم بغلش می کردم و بهش می گفتم که چقدر دوسش دارم ...

مراسم ساعت نه و نیم تموم شد و تا رسیدیم خونه و لباس عوض کردم شد ساعت ۱۰. به نظر شما کی می تونه تو این مدت این همه درس رو بخونه؟ با هر بدبختی که بود خوندم.تا ساعت یک بیدار بودم. بعدش هم ساعت سه بیدار شدم و به زور خوندم. ۲ تا کلمه می خوندم ۲ دقیقه چرت می زدم !

امتحان خیلی آسون بود. دوستام می گفتن از قسمت هایی که من خوندم اصلا سوال نمیاد ولی بر عکس همش از همونجاها سوال اومد ! دارم می فهمم که خدا یه نیم نگاهی هم گاهی به ما می ندازه.

تو سالن امتحان روی دیوار مقابل من جدیدا یه پلاکارد زدن که توش یه چیزی شبیه این نوشته : کسی که می خواهد به هدف تحصیلی خود نزدیک شود باید تمام کارهای غیر درسی را از برنامه ی خود حذف کند !

به نظرم این یه هشدار بود برای من ! سعی می کنم دیگه کار دیروزم رو تکرار نکنم که مجبور بشم با بدبختی ساعت ۳ بیدار بشم !

چند تا عکس از کنسرت گرفتم.ولی متاسفانه کیفیتشون زیاد خوب نیست. بهترین عکس هایی بود که تو اون شرایط می تونستم بگیرم.

عکس ۱

عکس ۲

عکس ۳

پ.ن:شاید کنسرت اونقدر ها هم که من احساس می کنم بد نبوده.شاید این حس بدم به خاطر خستگی زیاد از حدم بود! آخه ادم نمی تونه با پایی که داره از درد می ترکه و کمری که در شرف منفجر شدن زیبایی رو حس کنه !

نظرات 7 + ارسال نظر
weblogs یکشنبه 6 خرداد 1386 ساعت 00:03 http://weblogs.blogsky.com

امتحان ها رو بده روحت راحت شه
ما که امتحانامون 1 ماهه دیگس :(

محمد یکشنبه 6 خرداد 1386 ساعت 00:08 http://mohammad.gashmardi.com

بیکارینا :دی
اخه کنسرت هم شد چی که رفتین...ادم حوصلش سر میره !

هادی یکشنبه 6 خرداد 1386 ساعت 01:23 http://khalbs.blogfa.com

سلام
منم اومدم کنسرت اما شلوغ بود برگشتم
رفتم با ماشین دور خوردم
خیلی دلم میخواست بمونم

مریم یکشنبه 6 خرداد 1386 ساعت 01:37

سعی کنید اول موسیقی را بشناسید وبعد ۲۰۰۰تومان حرام کنسرت کنید .

مریم خانومی یکشنبه 6 خرداد 1386 ساعت 10:08

سلام عزیزم .
ای بابا تو باز کامل نخونده رفتی سر جلسه ؟:دی
ای بچه ی بد . بله دقیقا اون هشدار رو برای نرگس خانوم زده :دی

ااااااااااا رفتین کنسرت ؟ که اینطور .
الهی بیمیرم سیت ننه


بوووووووس

آیلین یکشنبه 6 خرداد 1386 ساعت 11:48 http://www.ashkvalabkhand.blogfa.com

فکر کنم هشدار فقط برای خودت بوده ها روبرو صندلیت زده بودن :دی

نادی آغاز .. یکشنبه 6 خرداد 1386 ساعت 12:51 http://ASHEGHPISHE.BLOGFA.COM

دوست من سلام ...
امتحانات نهایی --> درد سر بزرگ سال سومی ها . . .
لینکتون هم اومد سر جای خودش !‌
بیشتر تلاش کنید
ذهنتون فعال !‌ برای زبان و فیزیک و . . . آماده باشین
خدا*نگهدار

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد