وب نوشته های من

می نویسم برای ثبت لحظه های زشت و زیبایم...دوست داشتی بخون !

وب نوشته های من

می نویسم برای ثبت لحظه های زشت و زیبایم...دوست داشتی بخون !

بازگشت بدون تغییر!!!

تصمیم داشتم تغییر کنم.ولی تو ــ گذشته ی من ــ خیلی با ارزش تر از اونی بودی که بخوام کنارت بذارم. تازه فهمیدم که اهداف گذشتم اونقدر برام مقدسند که توان مقاومت در برابرشون رو ندارم و هیچ وقت نمیتونم ازشون جدا بشم و کنارشون بذارم جز اینکه مرگ منو از اونا جدا کنه.این وبلاگ رو همیشه دوست داشتم و دارم.چون  بویه یک عطر اشنا رو میده که منو مست میکنه. فقط میخواستم یه مدت از این عطر مقدس فرار کنم. به خاطر همین میخواستم ببندمش.وحالا پشیمونم و میخوام همینجا بمونم و این دست ساخته رو شاهد دست نوشته هایه خودم بکنم... 

یه خورده تغییر کردم اما نه تغییر اساسی.نه اون تغییری که ازش گفته بودم.فقط تغییراییی که لازم بود و میتونست اون قسمت گذشتمو که دوسش دارم رو به حال و ایندم پیوند بده.

دیگه از بحس تغییر و تحول بگذریم.فقط بگم که ادمی خیلی عجیبه و منم یکی از اونام...از این به بعد فقط جمعه ها میایم تو اینترنت.و فقط جمعه ها اپ میکنم.البته اگه امتحانام اجازه بده.اخه از ۱۹ همین ماه امتحانام شروع میشه و اولیش هم ریاضیه!!!!!میخوام این ترم رو جبران کنمپس این روال که هر جمعه اپ کنم میفته برایه تابستون.هم من موفق باشم هم شما...

پیش به سویه اینده ای روشن...

سلام!!!!!!!

معذرت...معذرت...معذرت!!!

این اولین پستم تو ساله ۸۵ در نتیجه اول از همه عیدتون مبارک!میدونم دیگه داریم وارد سال ۸۶ میشیم ولی خوب دیگه باید گفته میشد.

۲.قهرمانی استقلال رو به تمام استقلالیا به خصوص خواهرم و دو استقلالیه دو اتیشه مهسای عزیز(دختر خالم) و مهیلای نازنین(دختر عمم)تبریک میگم.البته من استقلالی نیستما!!!!!!!

۳.ببخشید که تو این مدت اصلا نه اپ کردم و نه به وبلاگایه نازنینتون سر زدم.اخه تلفن خونمون بر حسب دلایلی قطع بود و اینترنت در دسترسم نبود.ولی شما به من لطف داشتین و با این وجود بازم بهم سر میزدید.واقعا ممنون.حالا برم سر اصل مطلب سوم.به احتمال ۹۹٪ این وبلاگ در حال بسته شدن میباشد و وبلاگ جدیدی با عنوان و قالب جدید تاسیس خواهد شد.به محض اماده شدن وبلاگ جدید ادرسش در اختیار علاقه مندان قرار میگیره.این وبلاگ باید بسته میشد اخه مربوط به گذشته ی من میشد و من میخوام گذشتمو دفن کنم.از اون نرگس قبلی با اون دلبستگی های مسخرش بدم میاد.میخوام یه نرگس جدید با اهداف و خاطرات جدید بسازم.دعا کنین موفق بشم.

منتظره برگشتم با یه نرگس جدید باشید...